سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهترینِ برادرانت، کسی است که از اموال خود به تو ببخشد، و بهتر از او کسی است که تو را بی نیاز سازد و اگرخود به تو نیازمند گشت، تو را معاف دارد [و از تو چیزی نخواهد] . [امام علی علیه السلام]
عاشقان علی(ع)
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» شهادت حضرت علی علیه السلام

باور نمی کنم که شمشیری پرکینه، اقیانوسی را توان شکافتن داشته باشد. باور نمی کنم که ضربتی نفاق آمیز، خورشید را از نورانیت اندارد. و امشب سرخ ترین پرواز نماز، از رواق خون گرفته محراب بندگی است. شب جان سوزترین ناله های نخلستان!

تهدمت و الله ارکان الهدی و انطمست اعلام التقی و انفصمت العروة الوثقی قتل ابن عم المصطفی ... (ندای آسمانی)

علی علیه السلام پس از خاتمه جنگ نهروان و بازگشت به کوفه در صدد حمله بشام بر آمد و حکام ایالات نیز در اجرای فرمان آنحضرت تا حد امکان به بسیج پرداخته و گروههای تجهیز شده را بخدمت وی اعزام داشتند.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( سه شنبه 86/7/10 :: ساعت 11:45 عصر )


»» تفریح وشادی علی (ع)

جوانی علی (ع) الگویی برای جوانان

می گویند باید از حضرت علی (ع) الگو بگیریم! اما چگونه؟!... من یک جوان هستم! یک جوان با خصوصیات خاص دوران جوانی! یک جوان با شور و نشاط خاص این دوران که به خنده و تفریح ,  به شور و احساست نیاز دارد و الگویی که مرا به شور آورد

با تمام این حرفها , باز هم الگو برای تو و برای همه  , مولای متقیان است : و بخصوص جوانی شان

الگو گرفتن یک الگو

بله! خود امیر المومنین  در جوانی شان , الگو داشته اند. الگویشان نیز پیامبر بوده است . از علی (ع) از شش سالگی همراه و همراز پیامبر و در خانه ایشان زندگی می کرده اند و در همه امور زندگی شان , حتی جزیی ترین مسایل هم به پیامبر اقتدا می نمودند یعنی خود ایشان هم از یک انسان کامل و والای دیگر الگو می گرفته اند

اما چگونه؟

پیامبر اکرم (ص)  و علی(ع) همواره با هم بودند. از هنگام عبادت و خلوت در غار حرا گرفته تا مراحل مختلف دعوت خویشان دعوت عمومی در خانه خدا و حتی سفرههای تبلیغی پیامبر. علی (ع) همیشه اول صبح به دیدار پیامبر می رفت و آنگاه یکدیگر را شاداب در آغوش می کشیدند و احوال هم را می پرسیدند . آندو بزرگوار اوقات زیادی از شبانه روز را در کنار هم به کار و تلاش می پرداختند و گاه علی (ع) خالصانه عرق از پیشانی پیامبر پاک می کرد و ایشان صمیمانه از او تشکر می نمود

علی (ع)  خود در این باره می فرماید : (( پیامبر (ص) مرا در دامان خود پرورید. من کودک بودم , پیامبر مرا چون فرزند خود درآغوش گرمش می فشرد و در استراحتگاه مخصوص خود جای می داد... هرگز نیافت که من دروغی بگویم و در کردار من اشتباهی رخ دهد. من همچون بچه شتری تازه که پیوسته به دنبال مادرش هست , دنبال او می رفتم . او هر روز نکته ای تازه ای از اخلاق برای من آشکار می ساخت و مرا فرمان می داد که در خط او حرکت کنم . ان حضرت مدتی از سال در کوه حرا به سر می برد و کسی جز من او را نمی دید... من نوروحی و رسالت را می دیدم و بوی خوش و دل انگیز نبوت را احساس می کردم ... موقعیتی که من در محضر رسول الله داشتم برای هیچ کس نبود))ـ

بسیار خوب!تمام این حرف ها درست ! اما حضرت علی (ع) , پیامبر را می دیده اند و وجود ایشان را لمس می کرده اند و به ایشان اقتدا می کرده اند اما من چه که حضرت علی (ع) را نمی بینم , چگونه می توانم از ایشان الگو بگیرم !؟

تاریخ که روح , افعال و رفتار امیرالمومنین را دیده و نقل کرده است . از او استفاده کن ! از دیدگان تاریخ!؟

شجاعت , جوانمردی و شورمندی حضرت علی (ع)

آری ! مگر تو نمی گفتی الگویی می خواهی که تو را به شور بیاورد . آنچه می تواند یک جوان را به شور بیاورد ,  دیدن حماسه آفرینی ها و شورمندی های کسی است که به او علاقه مند است . حال چه کس دیگری را سراغ داری که به اندازه امیرالمومنین , حماسه آفریده باشد

در همان کودکی که مصادف بود با آغاز بعثت پیامبر ,  کودکان به تحریک مشرکان پیامبر را آزار می دادند و سنگ می پراندند, با شجاعت از اطراف پیامبر دور می کرد . چه کسی , شب را در بستری پر خطر بجای دیگری , بجای محبوبش خوابیده و از آن شب بعنوان لذت بخش ترین شب عمرش یاد کرده است ؟ مگر رشادت های امیر المومنین در جنگ بدر را نشنیده ای؟ آن هنگام او فقط 25 سال داشته است و به گفته مورخین نیمی از کشته شدگان این جنگ با ضرب مشیر علی (ع) از پای درامده بودند. می دانی در جنگ احد زمانی که علی (ع) 26 سال داشت  , آنجا که در همان اوایل جنگ 9 پرچمدار لشگر دشمن را به خاک انداخت و بعد هنگامی که پیامبر در خطر محاصره بود پروانه وار به دور آن حضرت می چرخید و از وجود مبارکشان محافظت می کرد همه مردم چه ندایی را از آسمان شنیدند

لا فتی الا علی , لا سیف الا ذولفقار

علی از همه جوان ها بهتر است و ذوالفقار او از همه شمشیرها  برنده تراست

اما جنگ خندق و شجاعت بی همتای علی (ع) و داوطلب شدن ایشان جهت مبارزه با عمروبن عبدو یکی از نیریمند ترین مردان عرب آری همانجا بود که پیامبر به واسطه اخلاص علی (ع) در این مقابله بی نظیر فرمود

ضربه علی یوم الخندق , افضل من عباده ثقلین

به راستی که چنین جمله ای در وصف هیچ دلیر مرد دیگری بیان نشده ! در ان زمان امیر المومنین 28 سال بیشتر نداشت!؟

در جنگ خیبر نیز هنگامیکه تمام مردان با تجربه و جنگ دیده سپاه اسلام شکست خورده بازگشتند , علی (ع) به میدان آمد و با فتح قلعه محکم و مقاوم خیبر ان پیروزی بزرگ را برای اسلام به ارمغان اورد

به راستی که هیچ جوان دیگری , چنین جوانی پر شور و هیجان انگیزی نداشته است

همه مردان بزگ تاریخ بشریت و پیشاپیش همه آنها علی (ع) در دوران جوانی از رموز موفقیت به خوبی بهره برده , راههای پر پیچ و خم آن را با درخشندگی پشت سر نهاده , توانسته اند کارهای بزرگی را به انجام رسانند

تفریح و شادی علی (ع)

می دانی ای دوست عزیز : من هم حرفهای تو را می پذیرم . اما جنگ و شور و حماسه بخشی از زندگی انسان است . چیزهای دیگری هم هستند که آدمی باید به آنها هم توجه کند. یک الگوی کامل , باید در ان زمینه ها هم حرف برای گفتن داشنه باشد. اینطور نیست ؟

حتما همینطور است و من به تو می گویم که امیر المومنین در آن موارد هم , الگویی قابل قبول و کامل ارایه می دهد . آخر تو درباره زندگی امیرامومنین چه فکر کرده ای؟

فکر می کنی تمام زندگی حضرت علی (ع) در جنگ و عبادت خلاصه شده؟

یعنی اینطور نبوده است !؟

نه که نبوده است ! حضرت علی (ع) , مردی خوش رو و خندان بوده اند . همیشه تبسم بر لب داشته اند که دل مومنان را شاد می کرده است . ایشان تفریح هم می کرده اند. منتها تفریح در دیدگاه امام علی (ع) ولگردی و اتلاف وقت یا روز را به شب رساندن نبود؟

پس تفریح علی (ع) چگونه بود؟

علی (ع) کار را تفریح می دانست

تفریح او را  ,  مسافرت ,کمک به دیگران ,تحصیل و تدریس ,  سرودن ,  نوشتن ,  حفظ و قرائت قران ,  مباحثه  ,  نگریستن به طبیعت و ورزش تشکیل می داد . پرداختن به ورزشهای شمشیر بازی ,  پرتاب نیزه ,  اسب سواری ,  کشتی ,  وزنه برداری و شرکت در مسابقات ورزشی هم برای ایشان جنبه تفریح داشته است

چقدر جالب بوده است ! احتمالا به دلیل همین دیدگاه امیرالمومنیننسبت به تفریح و زندگی بوده است که اگر سرتاسر زندگی شان را مرور کنیم , لحظه ای توقف و سکون در ان نمی یابیم. گویی حتی یک لحظه هم با لحظه قبلی اش مشابه نبوده است و درست بدلیل همین دیدگاه بود که شوخی و خنده هم در سیره مولای متقیان شکل دیگری داشت

امیر المومنین اهل شوخی و مزاح بود. اما نه شوخی های زننده و بی مزه ! بلکه مزاح های معنادار و آموزنده

هر گاه یکی از یاران و دوستانش را گرفته می دید با شوخی او را خوشحال می کرد تا اندکی از اندوهش کم شود. از همه مهمتر اینکه شادی علی (ع) هنگامی بود که یک کافر ,  مسلمانمی شد. جنگی به پیروزی ختم می شد ,  غذایی به فقیر می رساند ,  دل غمدیده ای را شاد می کرد ,  مشکلی را از کسی مرتفع می کرد و کودک یتیمی را ذوق زده می نمود

نکته دیگر هم این بود که مولای متقیان در شوخی هایش مراقب و محافظ حدود شرعی بود تا حتی به شوخی دروغ نگوید ,  دل مومنی را نشکند و یا با زن و دختر نامحرمی ,  شوخی نماید

علی(ع) و اتباط با زنان و دختران

به طور مثال همین چگونگی ارتباط داشتن با زنها و دخترهای نا محرم در جامعه  ,  یکی از معضلات امروز ما جوانهاست.بخاطر اینکه نه الگوی مناسبی در مورد ان ارائه شده و نه دیدگاه دین در مورد آن به خوبی مشخص و تبیین شده است. تازه ,  تندروی ها و کج روی های گروهها و طبقات گوناگون در مرحله عمل را هم به آن اضافه کن

اگر به سیره امیرالمومنین دقت کنی ,  می بینی که حضرت  ,  در سنین جوانی با زنان سالخورده سلام و احوالپرسی می نمود ولی با دختران و زنان جوان نه ! حتی سلام هم نمی کرد . در حالیکه پیامبر در همان زمان با زنان و دختران جوان هم سلام و احوالپرسی می کردند چون زمانی که علی (ع) 20 ساله و در عنفوان جوانی چنین عمل می نمود ,  پیامبر اکرم قریب 50 سال از عمر شریفشان می گذشت. بنابراین از آنجا که احتمال پیش امدن گناه دست کم برای طرف مقابل دور از ذهن نبود ,  علی (ع)این تربیت شده مکتب پیامبر به عنوان یک جوان سعی داشت مسائل ارتباطی و حدود بین دختر و پسر و به عبارتی زن و مرد را مراعات کند. هر چند وجود نازنین آن حضرت مبراو پاکیزه از هرگونه آلودگی بود

از طرفی پیامبرسه دختر جوان به نامهای زینب ,  ام کلثوم و فاطمه در خانه داشتند ,  بااینکه علی(ع)از کودکی به این خانه رفت و آمد داشتند ,   اما در این رفت و امدها نهایت دقت را بعمل می آوردند. درحالی که همین علی (ع) در دوران خلافتش وقتی که حدود 60 سال سن داشت و همسر شهیدی را نیاز به کمک دید به یاری او شتافت

پس در ارتباط با افراد نامحرم ,  چیزی که بیش از همه اهمیت دارد

نیت و انگیزه طرفین و از همه مهمتر عدم امکان وجود مفسده در این ارتباط برای هر دو نفر است

یاری رساندن به نیازمند و در طلب رضای خدا آنهم در حد ضرورت مطلوبست و لیکن این سیره جدایی از بهانه جویی برای آشنایی و استمتاعات و لذت جویی و هرگونه آلودگی دیگر است

به راستی که کسی چون حضرت علی (ع) ,  در سنین جوانی اش و در ریزترین حرکات و رفتارهایش بهترین الگوی نسل جوان ماست

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( دوشنبه 86/5/29 :: ساعت 10:34 عصر )
»» ستا یش

ستایش و سپاس مخصوص خداست که آفریننده جهان است

و درود و تحیت کامل بر سید ما و پیغمبر خدا حضرت محمد مصطفی و آل اطهارش باد

پروردگارا تو را ستایش می کنم برای هر چه که در قضا و قدر تقدیر کردی

بر خاصان و محبانت یعنی بر آنان که و جودشان را برای حضرتت خالص و برای دینت مخصوص گردانیدی

وهنگامی که دوران عمر پیغمبرت سپری گشت وصی و جانشین خود علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و آلهما

را به هدایت امت برگماشت و چون او منذر و برای هر قوم هادی امت بود

پس رسول اکرم (ص) در حالی که امت همه در پیش بودند فرمود:

هر کس که من پیشوا و سرپرست و ولی او بودم پس از من علی مولای او خواهد بود

بار الها!

دوست بدار هر که علی را دوست بدارد و دشمن بدار هر که علی را دشمن بدارد

و یاری کن هر که علی را یاری کند و خوار ساز هر که علی را خوار سازد.

پس باید بر پاکان اهل بیت پیغمبر و علی صلی الله علیهما و آلهما گریه کنند

و بر آن مظلومان عالم ندبه و افغان کنند

و برای مثل آن بزرگواران اشک از دیدگان بارند و ناله و زاری و ضجه و شیون از دل بر کشند

که کجاست حسن بن علی ..

کجاست حسین بن علی..

کجایند فرزندان حسین..

آن پاکان عالم که هر یک بعد از دیگری رهبر راه خدا و برگزیده از خلق خدا بودند

کجا رفتند تابان خورشیدها و فروزان ما ه ها

کجا رفتند درخشان ستارگان

آن رهنمایان دین و ارکان علم و دانش

کجاست حضرت بقیـة الله که عالم خالی از عترت هادی امت نخواهد بود

کجاست آنکه برای بر کندن ریشه ظالمان و ستمگران عالم مهیا گردید

کجاست آنکه منتظریم اختلاف و کج رفتاریها را به راستی اصلاح کند

کجاست آنکه امید داریم اساس ظلم و عدوان را از عالم بر اندازد

کجاست آنکه آرزو مندیم کتاب آسمانی قرآن و حدود آن را احیا سازد

کجاست آنکه دوستان خدا را عزیز و دشمنان خدا را ذلیل خواهد کرد

کجاست باب اللهی که از آن درگاه وارد می شوند

کجاست آن وجه اللهی که دوستان خدا به سوی او روی آورند

کجاست آن وسیله حق که بین آسمان و زمین پیوسته است

کجاست صاحب روز فتح و برافرازنده پرچم هدایت در جهانیان

کجاست آنکه پریشانیهای خلق را اصلاح و دلها را خشنود می سازد

کجاست آنکه دعای خلق پریشان و مضطر را اجابت می کند

کجاست امام قائم و صدرنشین عالم

ای فرزند نیکوترین پاکان عالم

ای فرزند نشانه های آشکار حق

ای فرزند علوم کامل الهی

ای فرزند کسی که در ام الکتاب نزد خدا علی و حکیم است

ای فرزند طه و محکمات قرآن و یاسین و ذاریات

کاش می دانستم که کجا دلها به ظهور تو قرار و آرام خواهد یافت

به کدام سرزمین اقامت داری..

به زمین رضوا یا غیر آن یا به دیار ذو طوی متمکن گردیده ای

بسیار سخت است بر من که خلق را همه ببینم و تو را نبینم..

و هیچ از تو صدایی حتی آهسته هم به گوشم نرسد

بسیار سخت است بر من بواسطه فراق تو نزدیک من رنج و بلوی احاطه کند

و ناله زار من به حضرتت نرسد و شکوه به تو نتوانم

به جانم قسم که تو آن حقیقت پنهانی که دور از ما نیستی

تو آن شخص جدا از مایی که ابدا جدا نیستی

به جانم قسم که تو همان آرزوی قلبی و مشتاق الیه مرد و زن اهل ایمانی

که هر دلی از یادت ناله شوق می زند

به جانم قسم که تو از آن نعمتهای خاص خدایی که مثل و مانند نخواهد داشت

تو از آن خاندان عدالت و شرفی که احدی برابری با شما نتواند کرد

ای مولای من!

تا کی در شما حیران و سرگردان باشم

تا به کی و چگونه خطابی درباره تو توصیف کنم

و چگونه راز دل بگویم

ای مولای من!

ای پسر پیغمبر آیا به سوی تو راه ملاقاتی هست

آیا امروز به فردایی می رسد که به دیدار جمالت محظوظ شویم

کی شود که از چشمه آب ذلال تو ما بهره مند شویم که عطش ما طولانی گشت

کی شود که ما با تو صبح و شام کنیم تا چشم ما به جمالت روشن شود

کی شود که تو ما را و ما تو را ببینیم هنگامی که پرچم نصرت و پیروزی در عالم برافراشته ای

ای خدا!

تو برطرف کننده غم و اندوه دلهایی

ای خدای بسیار مقتدر و توانا!

لطف کن و مارا به ظهورش از غم و اندوه و سوز دل برهان و حرارت قلب ما را فرو نشان

ای خدایی که بر عرش استقرار ازلی داری!

و رجوع همه ما به سوی توست

ای خدا!

ما بندگان حقیرت مشتاق ظهور ولی توایم که او یادآور تو و رسول توست

 

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( یکشنبه 85/9/19 :: ساعت 11:48 عصر )
»» حضرت علی (ع) و زیبائیها

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را    
که به ما سوا فکندی همه سایه ی هما را    

    دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
       به علــی شناختم من به خدا قســم خدا را 

 

علی علیه السلام  و زیبائیها:

زیباترین ولادت: تنها کسی که در داخل خانه خدا بدنیا آمد، اوست.

زیباترین نام: بنا بر روایات متعدد، نام علی مشتق از نام خداست.

زیباترین معلم: علی تربیت شده دست پیامبر (ص) بود.

زیباترین سخنان: به تعبیر بسیاری از بزرگان، نهج البلاغه برادر قرآن کریم است.

 

تولد در خانه خدا

مکه در یکی از ماه های حرام، ماه رجب، پذیرای مقدم زیارت کنندگان خانه خدا بود. زائران با آداب و مناسک خود به گرد خانه خدا طواف می کردند، گاه پروردگارشان را می خواندند و گاه بت ها را. در میان آنان، بانوی بزرگواری هم مشغول طواف بود، ولی نه چنان دیگران به کار پرستش بت ها. او با روحی لب ریز از خضوع و چشمانی گریان از خدا می خواست تا ولادت فرزندش را بر او آسان کرده و او را بر همگان مبارک گرداند. در این هنگام، ناگهان دیوار کعبه شکافته شد و این بانوی ارجمند به درون کعبه رفت و فرزندش را در آنجا، به دیدگان منتظر گیتی هدیه داد. آن روز مبارک، جمعه سیزدهم رجب سی سال بعد از عام الفیل بود.

نسب علی (ع)

نسبت که به معنای اصل و نژاد است. از عوامل مؤثر در ساختار وجودی انسان و تشکیل دهنده شخصیت اوست. طبق گفته قرآن و روایات و ائمه معصومین و نیز علم روانشناسی، فرد بسیاری از صفات و روحیات خود را از طریق وراثت به ارث می برد. حضرت علی (ع) به داشتن این ویژگی ممتاز بوده که اجداد طاهرش همگی از نظر فضلیت و بزرگواری معروف و مشهور بودند. پدر و مادر حضرت علی (ع) هر دو از خاندان هاشم بودند و این خانواده، در فضایل اخلاقی و صفات والای انسانی، در میان عرب و قریش، زبان زد همگان بود و شجاعت و تیزهوشی و زیرکی، از امتیازات آنها به شمار می رفت و همه این فضایل، در حد اعلای خود به علی بن ابیطالب به ارث رسید.

پدر علی (ع)

یکی از شخصیت های نقش آفرین صدر اسلام، حضرت ابوطالب پدر حضرت علی (ع) و عموی بزرگوار پیامبر خدا (ص) است. او یکی از ده فرزند عبدالمطلب و خود از بزرگان مکه و رئیس قبیله بنی هاشم، و سراسر وجودش، سرشار از بخشش، مهربانی و فداکاری در راه آیین توحیدی بود. ابوطالب بعد از وفات عبدالمطلب، سرپرستی پیامبر اکرم (ع) را به عهده گرفت و بعد از اینکه پیامبر به مقام رسالت رسید، در راه هدف مقدس ایشان که همان گسترش آیین یکتا پرستی بود، با تمام وجود جانبازی و فداکاری کرد تا آنجا که گفت: «تا جان دارم، از محمد دفاع می کنم.» او سرانجام در سال دهم بعثت در سال 64 سالگی دیده از جهان فروبست. حضرت علی (ع) مراحل آغازین کودکی را در دامان تربیت چنین پدری بزرگوار رشد یافت.

مادر علی (ع)

مادر گرامی حضرت علی (ع) فاطمه دختر اسد از فرزندان هاشم است. وی از نخستین زنانی بود که به پیامبر ایمان آورد و در دوران کودکی پیامبر، مدتی سرپرستی او را به عهده داشت. از این رو، پیامبر اکرم ضمن تکریم وی، با تعبیر مادر از او یاد می کرد و حتی هنگام رحلت فاطمه بنت اسد، پیامبر اکرم بسیار متأثر شده و پیراهن خود را بر او پوشانده و بر او نماز خواند و فرمود: «خداوند است که زنده می کند و می میراند. ای خدا، به حق من و همه انبیای پیش از من، مادرم فاطه بنت اسد را ببخشای و دلیل و برهانش را بر او تلقین کن و جایگاهش را وسعت بده، همانا که تو را ارحم الراحمین هستی».

 کنیه علی (ع)

در فرهنگ عرب، کنیه اسمی غیر از نام اصلی شخص است، که برای مردان با کلمه اَب و اِبن، و برای زنان با اُم و بنت می آید و غالباً برای تعظیم و تکریم شخص به کار می رود. حضرت علی (ع) هم کنیه­های مختلفی داشت: از جمله:

ابو تراب که کنایه از هم نشینی آن حضرت با خاک و سجده های طولانی ایشان داشت. در سال دوم هجری، علی (ع) روزی زمین خوابیده و مقداری گرد و غبار بر لباسش نشسته بود. در این هنگام پیامبر اسلام بر بالین ایشان آمد و با خطاب «یا ابوتراب» آن حضرت را بیدار کرد. از آن زمان آن حضرت به این کنیه مشهور شدند. ابوریحانتین: این کنیه را هم پیامبر برای ایشان قرار داد و به معنای پدر دو ریحانه بهشت، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) است.

القاب علی (ع)

در فرهنگ اعراب، لقب اسمی غیر از اسم اصل شخص و نامی است که کسی به آن شهرت می یابد. لقب بر مدح یا ذَمّ شخص اشاره دارد. القاب حضرت علی (ع) فراوان است و همگی دلالت بر مدح حضرت علی (ع) می کنند؛ از جمله:

یعسوب الدین و یعسوب المؤمنین: ابن ابی الحدید که از بزرگان اهل سنت است، در این باره می گوید: این دو لقب را پیامبر اکرم (ص) در دو نوبت به علی بخشید. یک بار به او لقب یعسوب الدین را داد؛ یعنی مالک و رئیس و حاکم دین، و در نوبت دیگر فرمود: یعسوبُ المؤمنین؛ یعنی آقا و رئیس مؤمنان.

مرتضی لقب دیگر حضرت علی (ع) به این معناست که رفتار و کردار آن حضرت، مورد پسند خدا و رسول خداست. از دیگر لقب های آن حضرت، می توان به اسدالله (شیرخدا)، حیدر (شیر بیشه ایمان) و  کاشِفُ الکَرب (برطرف کننده غم) اشاره کرد.

نهج البلاغه علی (ع)

یکی از گنجینه های جاوید و درخشان علم علوی که از روح بلند پیشوای پرهیزکاران حضرت امیر مؤمنان (ع) سرچشمه گرفته است، کتاب گرانسنگ "نهج البلاغــه" است. نهج البلاغــه برگزیده ای از خطبه ها نامه ها و سخنان کوتاه و حکمت آمیز علـی (ع) و قطره ای از اقیانوس بیکران معارف الهــی است. مجموعه ای نفیس از سخنان زیبای امیر کلام حضرت علی (ع) که گذشت روزگار نمی تواند غبار کهنگی بر آن بنشاند. ستاره ای درخشان در آسمان علم و معرفت و هنر و ادب که تا همیشه بر تارک علوم اسلامی خواهد درخشید. تأمل و تعمق در محتوای نهج البلاغــه می تواند ما را با گوشه هایی از مکتب مولای دنیا و دنیا پرستی حماسه حکومت عدالت دعا و مناجات مؤمنان در بخشهای الهیات، شجاعت، تهذیب اخلاق، سلوک و عبادت و... آشنا سازد. توجه به این کتاب شریف یکی از نیازهای نسل امروز جامعه اسلامی است.

 

و علی (ع) می آید ...

ساقه های نیلوفری از پایه های عرش بالا رفته و سریر ولایت را به عطر وجودی خود آراسته اند، تا او بیاید و بر تکیه گاه پوشیده از رازقی آن تکیه زند. درون کعبه چه غوغایی است امروز! ملائک، بال در بال گستره آسمان ها را پوشانیده اند و جبرائیل و میکائیل و اسرافیل حلقه خانه کعبه شدند تا پر به نور وجود او بسایند! طنین نام او هلهله شادی ملائک است. جام های افلاکی عاشقان به سوی او می آیند و گیسوان سیاه شب به یمن وجود او گل خنده های نقره ای را در میان آبشار آسمانی اش تقسیم می کند؛ چرا که امشب علی (ع) می آید!...

و جمعه چه شکوهی دارد و این جمعه شکوهی دیگر!... 13 رجب سال سی ام از عام الفیل! آسمانیان طبق طبق نور می آوردند، آن گاه که دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد قدم به درون کعبه نهاد که علی اعلی خانه خویش را از برای قدوم مبارک او آماده کرده بود ... و او آمد که نام خود را از خدا گرفته بود و آمده بود تا بت های خانه را در هم بشکند و بر پشت بام آن ندای یگانگی و توحید ذات مقدس خدای تعالی را سر دهد و او را تقدیس کند و فریاد حق طلبی اش را از میان کفرها و نفاق به گوش جان های عاشقان برساند و پرواز شور آفرین کبوتران عشق را جانی تازه بخشد.

 معشوق خدا

آسمانیان همه از شراب عشق علی (ع) نوشیده اند و لب از جام وصال او تر کرده اند و اینکه زمنیان را فرصتی است تا در چشمه جوشان معرفت او تن بشویند و به نور وجودی او رخ برگشایند؛ او که معشوق خداوند است و محمد (ع)، در خانه خدا، خانه عشق و شوریدگی پا به عرصه خاکی نهاد. او علی است و خدایش اعلی. او که مهتاب سپیدی رویش را از او دارد و کوچه ها همه بی قرار اویند و پنجره ها در انتظار قدوم مبارکش. او که چشمانش همه حدیث و اعجاز است و نگاه هستی بخشش پیاله جان ها را از شور زندگی، عشق و شیدایی لبریز می کند؛ او معشوق خداست.

 طبیب دردمندان

یاس ها و نرگس ها در بی کران های گذرگاه هستی، عرشیان و زمینیان را در هاله ای از عطر و رویا می برند؛ چرا که عطر وجودشان را از وجود علی (ع) به ودیعت گرفته اند! آب های همه دریاها از انعکاس نام او می درخشند و می خندند و نسیم های بهاری، در وزش لابه لای شاخ و برگ های بیدهای مجنون نام او را زمزمه می کنند و نغمه خوش طنین نام اوست که این گونه بلبلان عاشق را به ترنم در آورده است و بهشت برای خاطر او تمام زنبق هایشان را نثار زمینیان کرده است! او علی است؛ طبیبی که هر کجا که لازم باشد بر زخم ها مرهم می نهد و دل های نابینا و گوش های ناشنوا و زبان های بی کلام را درمان می کند. او علی (ع) است که غفلت و نادانی و حیرت و سرگردانی را معالجه و روشنی های حکمت و عرفان را تقدیم دل ها و جان های تشنه عاشقان الهی می کند.

 مردی از تبار نور

مردی می آید از تبار نور، از تبار عاشقان و شوریدگان. مردی که محمد (ص) از گل خنده های نگاه او نشاط می یابد و ابوطالب در نیمه شب های بیداری دل، با او راز دل می گوید و فاطمه بنت اسد باغ چشمانش را به روی او می گشاید تا گل شادمانی را آبشار لبخند او شکوفا کند. مردی که طلوع مهرانگیز نگاهش دیگر بار حلاوت وصال و عشق را در چشمه لایزال به جان پاکان می نوشاند و پیاله حیات عاشقان از نگاهش لبریز می شد. علی، فصیح ترین شعر حیات و زیباترین آواز آفرینش بود.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( جمعه 85/9/17 :: ساعت 6:42 عصر )
»» تقویت روحیه

خود را بشناسید:

 

به قول سقراط اهداف احساسات و محدودیت های خویش را بشناسید و با آرامش با آنها برخورد کنید خواه از طریق مطالعه خواه از طریق اندیشیدن و تفکرسعی کنید بعضی راه هایی که باعث شناخت شما از خودتان و اینکه چه چیزهایی شما را خوشحال می کند پیدا کنید.چناچه به این توصیه عمل کنید بهتر قادر به کنترل زندگی و مشکلات پیش روی خود خواهید بود. به خودتان ارزش بدهید و به خود اعتماد داشته باشید.

ممکن است سخت به نظر برسد اما سعی کنید رفتارتان گویای این باشد که از خودتان مواظبت می کنید حتی اگر همیشه احساس عدم اطمینان می کنید برخود و رفتار مثبت را به دنیای اطراف هدیه دهید. برخورد مردم با شما متاثر از رفتار و پوشش شماست. بنابراین خود ارزشی و خود اعتمادی را به نمایش بگذارید تا احترام را برای شما به ارمغان آورد.

 

بیش از حد توانتان کار نکنید:

 

همه ی ما با سخت کوشی خواهان تامین امنیت و رفاه خانواده مان هستیم اما مهم این است که تعادل را در زندگی حفظ کنیم معمولا آنچه از نظر مالی دنبال می کنیم با آنچه که تحقق می یابد یکسان نیست. اگر برای شما تامین معاش مهم تر از صرف وقت با عزیزان یا لذت بردن از زندگی است بهتر است در تعیین اولویت ها بازنگری کنید. سعی کنید برقراری تعادل را از کسی که بین زندگی شغلی و خانوادگی اش این توازن را ایجاد کرده بیاموزید.

 

از افراد منفی دوری کنید:

 

از ارتباط مسموم که در شما احساس تاراحتی عصبانیت یا ناامنی ایجاد می کند اجتناب کنید. ممکن است سخت به نظر آید اما ارتباط خویش را با کسانی که برای شما افسردگی به ارمغان می آورند به حداقل برسانید کسانی که اکثرا محبت های دریافتی را بدون پاسخ می گذارند و یا کسانی که دائما از شما انتقاد می کنند صداقت سخنان چنین افرادی را مورد ارزیابی قرار دهید تا ببینید که میزان حقایق موجود در سخنانشان تا چه حد بر اساس ارتباطی مثبت و خوش بینانه است. اگر کسانی شما را تحت فشار روانی قرار می دهند آنها را ترک کنید.

 

مثبت فکر کنید:

 

سعی کنید از حداکثر توانا یی ها یتان استفاده کنید و به قدرت خویش اتکا کنید علایق شخصی تان را با مطالعه و گذراندن کلاس ها توسعه دهید. علایق جدید را امتحان کنید و شکست هایتان را به کار گیرید همه ی ما بخشی از اوقاتمان را از دست داده ایم اما افراد موفق از شکست هایشان درس آموخته اند و مغلوب شکستشان نشده اند. اگر شما تونایی هایتان را به خوبی توسعه دهید و نقش مثبتی داشته باشید واقا قادر به تغییر موقعیت های منفی به موقعیت های مثبت خواهید بود.

 

 

بخشی ازاوقاتتان را تنها بگذرانید:

 

لذت از جمع دوستان و تنهایی دو بخش از زندگی اند که برای تقویت روحیه بسیار مهم اند برای معنا بخشیدن و ایجاد شور در زندگی با دیگران باشید و زمانی را برای لذت بردن از تنهایی خویش صرف کنید.

 

ارتباط و مراودت:

 

 

با روشی روشن و در عین حال همراه با آرامش و متانت احساساتتان را برای خانواده دوستان و همکلاسی هایتان بیان کنید و با دقت کامل به جواب آنها گوش فرا دهید. هرگز خود را تحت فشاری که ناشی از عدم بیان احسساتتان است قرار ندهید چرا که این فشار انفجاری ناگهانی در پی خواهد داشت و دیگران بدون کوشش و تلاشی شما را خواهند شناخت.

 

عصبانیتی را که باعث پریشانی و مشخص شدن نقاط ضعف شما می شود را کنترل کنید.

 

هرگز اجازه ندهید دیگران ذهن شما را بخوانند.

 

موقع احتیاج کمک بطلبید:

 

افرادی را پیدا کنید که هنگام مشکلات بتوانید با آنها مشورت کنید چنانچه پس از مشورت با دوستان و خانواده مشکلات همچنان طاقت فرسا جلوه می نماید و احساس عدم آرامش می کنید با مشاورینی صحبت کنید که خواهان کمک و یاری به شما هستند. اگر همچنان احساس عدم امنیت نگرانی یا ناراحتی و پریشانی می کنید فورا از یک مشاور متخصص کمک بطلبید.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( دوشنبه 85/8/29 :: ساعت 10:51 عصر )
<      1   2   3      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

زمینه‏هاى تاریخى حادثه غدیر
خلاصه‏اى از واقعه غدیر
در اندیشه سعادت
در انتظار شهادت
شب قدر
قسمت 3 - اخلاق سیاسی از دیدگاه علی (ع)
قسمت 2 - اخلاق سیاسی از دیدگاه علی (ع)
اخلاق سیاسی از دیدگاه امام علی (ع)
ادامه مطلب نگرش امام علی به عدالت وظلم
نگرش امام علی(ع) به عدالت و ظلم
ادامه شهادت امام علی (ع)
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 2
>> بازدید دیروز: 7
>> مجموع بازدیدها: 40456
» درباره من

عاشقان علی(ع)
فیروز
همه چیز در مورد علی (ع)

» پیوندهای روزانه

انتخاب [163]
منادی [256]
[آرشیو(2)]

» آرشیو مطالب
پاییز 1386
تابستان 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
مهر 86

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان



» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب