سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که خود را در جاهایى که موجب بدگمانى است نهاد ، آن را که گمان بد بدو برد سرزنش مکناد . [نهج البلاغه]
عاشقان علی(ع)
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» زمینه‏هاى تاریخى حادثه غدیر

با حلول ماه ذى القعده سال دهم هجرى،رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و سلم تصمیم خود را جهت زیارت خانه خدا و اداى فریضه حج با مسلمانان در میان نهاد.این خبر به سرعت در شهر مدینه و اطراف آن منتشر گردید و علاوه بر آن به گوش مسلمانان دیگر که در نقاط مختلف عربستان زندگى مى‏کردند رسید،به طورى که در اندک زمان هزاران نفر براى برگزارى فریضه حج در کنار رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم حاضر شدند.

در بیست و پنجم ذى القعده کاروان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم با شمار زیادى از مسلمانان که مورخان تعداد آنها را تا صد هزار نفر و یا اندکى بیشتر ذکر کرده‏اند،از مدینه به قصد مکه خارج گردید.این عده غیر از کسانى بودند که از نقاط دیگر عربستان از جمله ساکنان مکه و آبادیهاى اطراف آن‏به حج گزاران ملحق شدند. ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( دوشنبه 89/9/1 :: ساعت 10:25 صبح )
»» خلاصه‏اى از واقعه غدیر

 

در سال دهم هجرت،به دستور الهى آخرین سفر پیامبر صلى الله علیه و آله به مکه براى تعلیم حج و اعلام ولایت ائمه علیهم السلام آغاز شد.در این سفر بیش از یکصد و بیست هزار نفر آنحضرت را همراهى کردند که در شرایط آن زمان سابقه نداشت.

بلافاصله پس از پایان مراسم حج،اعلام شد همه حجاج از مکه خارج شوند و براى برنامه‏اى مهم در غدیر خمـکه کمى قبل از محل جدا شدن کاروانها بودـحضور یابند.

سه روز پس از پایان مراسم حج،سیل جمعیت به سوى غدیر حرکت کردند.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( دوشنبه 89/9/1 :: ساعت 10:6 صبح )


»» در اندیشه سعادت

درست همان طور که پیامبر پیشگویى فرموده بود، در سحرگاه نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجرى، هنگام نماز و به دست تبهکارترین انسانها، با شمشیرى که تیغه ى آن را به سمى کشنده آب داده بودند، ضربتى کارى به پیشانیش فرود آمد و محاسن مبارکش را از خون پیشانى رنگین ساخت. اثر آن ضربت بیشتر از آن رو کارى بود که درست به همان جا که پیشتر عمرو بن عبدود در جنگ خندق ضربتى زده و هنوز اثر آن در پیشانیش بود، فرود آمد.

بالاخره مرگ آمد، اما این بار نیز خجلت زده شد. چون وقتى ضربت شمشیر به پیشانیش خورد، رضایتمندانه فرمود: فزت و رب الکعبه [ بحارالانوار جلد 42 صفحه ى 239. ] به خداى کعبه سوگند که رستگار شدم   

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( دوشنبه 89/6/8 :: ساعت 12:45 عصر )


»» در انتظار شهادت

على علیه السلام آنچنان با مرگ خو گرفته و با آن آشنا و مانوس گشته بود که مى فرمود: و الله لابن ابى طالب انس بالموت من الطفل بثدى امه [ نهج البلاغه، خطبه پنجم. ] به خدا سوگند که انس و دوستى پسر ابوطالب با مرگ از انس کودک شیرخوار به سینه مادر، بیشتر است. البته خوب مى دانست که سرانجام مرگ به سراغ او هم خواهد آمد، اما این را هم مى دانست، تا زمانى که اجل فرانرسیده باشد، ترس از مرگ بیهوده است

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( دوشنبه 89/6/8 :: ساعت 12:28 عصر )


»» شب قدر

 

شب قدر» واژه‌ای قرآنی است. این شب در قرآن، در سوره قدر، با صفت «مبارکه» یاد شده و بهتر از هزار ماه دانسته شده است. « انا انزلنه فی لیله مبارکه، لیله القدر خیر من الف شهر »
(
ما قرآن را در شب مبارک فرو فرستادیم. شب قدر از هزار ماه برتر است.)
در شب قدر، همه امورات عالم اندازه‌گیری می‌شود و به تصویب حجت خدا در هر زمان می‌رسد. دقیقاً معلوم نیست شب قدر کدام شب است؛ گروهی آن را در طول سال محتمل می‌دانند و گروهی در ماه رمضان، گروهی یکی از 12 شب آخر این ماه و گروهی یکی از شب‌های بیست و یکم، بیست و سوم و نوزدهم ماه رمضان را شب قدر می‌دانند. شیعیان نیز عموماً شب نوزدهم و شب بیست وسوم را شب قدر می دانند این شب  دارای اعمال فراوانی است که در کتب دعایی مذکور است. خوابیدن در شب قدر مذموم و شب‌زنده‌داری در آن مستحب است بنا بروایات روز قدر هم به اندازه شب قدر ارجمند است. دعا و استغفار در شب قدر، وظیفه دانسته شده است و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بر دعا در آن و طلب عافیت از خداوند تأکید فرموده است.

منابع:
المیزان، ج 18، ص 138 - مفاتیح الجنان اعمال شبهای قدر.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( دوشنبه 89/6/8 :: ساعت 10:20 صبح )
»» قسمت 3 - اخلاق سیاسی از دیدگاه علی (ع)

10- نفی قدرت طلبی

در دیدگاه امام علی علیه السلام قدرت چه ارزش و جایگاهی دارد؟ منبع قدرت، و هدف از کسب آن چیست؟ آیا قدرت با مسؤولیت همراه است یا صاحب قدرت تنها از مزایای آن بهره می برد؟

در نگاه امام علی علیه السلام قدرت فی نفسه هیچ ارزشی ندارد و در عالی ترین تحلیل، صرفاً وسیله ای است برای رسیدن به اهداف انسانی. از دید امام، قدرت هرگز هدف نیست و به همین دلیل، ایشان در طول زندگی اش هیچ گاه به خاطر قدرت حرکتی انجام نداد. این مسأله افزون بر حوزه سیاست و قدرت سیاسی، در همه حوزه های دیگر نیز مصداق دارد. امام علی علیه السلام آشکارا بر این مسأله تأکید می ورزد و خدای را چنین می خواند:

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( دوشنبه 89/5/4 :: ساعت 8:19 صبح )


»» قسمت 2 - اخلاق سیاسی از دیدگاه علی (ع)

3. اخلاق فردی و اخلاق سیاسی

بی تردید در اندیشه اخلاقی حضرت، هرگز تفکیک بین اخلاق فردی و اخلاق سیاسی مشاهده نمی شود و بر ضرورت تلازم اخلاق فردی و اخلاق سیاسی، تأکید می شود. حضرت علی علیه السلام که مظهر عینی و تجسّم اخلاق فردی بود، در سیاست نیز به دنبال سعادت جمعی بود، که این امر در دو بُعد قابل تبیین است:

1) پایبندی حضرت به اخلاق در امور سیاسی، بخش جدایی ناپذیر اندیشه اخلاقی او است. اگر امام نمی تواند در زندگی فردی خویش، امر غیر اخلاقی مرتکب شود، در سیاست نیز به طریق اولی قادر به چنین کاری نیست؛ چون با هدف نهایی او کاملاً تضاد دارد.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( دوشنبه 89/5/4 :: ساعت 8:15 صبح )


»» اخلاق سیاسی از دیدگاه امام علی (ع)

بی تردید یکی از مهم ترین اهداف حضرت علی علیه السلام ، خلق تصویری اخلاقی از سیاست بود که از لحاظ نظری و عملی برای تحقق آن مجاهده کرد. در این مقاله تلاش خواهد شد تا مبانی فکری و وجوه مختلف «اخلاق سیاسی» از دیدگاه امام علی علیه السلام مورد تبیین واقع شود.

الف) مبانی فکری حضرت علی علیه السلام درباره اخلاق سیاسی

به طور کلی دیدگاههای امام، کاملاً جنبه درون دینی دارد و از قرآن و سنّت پیامبراکرم گرفته شده است. باید گفت که تأثیر تربیتهای پیامبراکرم بود که شخصیتی این گونه از حضرت علی علیه السلام خلق کرده بود و خود ایشان بارها به این مسأله و نقش تربیتی پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در شکل گیری شخصیت خود، تأکید کرده است:

«شما می دانید مرا نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم چه رتبت است و خویشاوندیم با او در چه نسبت است. آنگاه که کودک بودم، مرا در کنار خود نهاد و در سینه خویشم جاداد... و من در پی او بودم در سفر و حضر ـ چنان که شتر بچه در پی مادرـ در هر روز برای من از اخلاق خود نشانه ای بر پا می داشت و مرا به پیروی آن می گماشت.»1

در واقع شخصیتی که اسلام و حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم از امام علی علیه السلام پدید آورد، شخصیتی کاملاً اخلاقی بود که جز حقیقت به هیچ چیز نمی اندیشید. از سوی دیگر اندیشه های امیرمؤمنان علیه السلام درباره سیاست اخلاقی کاملاً اصیل است و به همین جهت در بررسی اندیشه های ایشان در این زمینه به هیچ اندیشه سیاسی کهن و نو نیازمند نیستیم.

ب) وجوه مهمّ اندیشه امام علی علیه السلام درباره سیاست و اخلاق

مراد از سیاست اخلاقی، اخلاقی کردن سیاست در روش و هدف است. روش سیاسی عناصری چون راه رسیدن به قدرت، روش حکومت، ساخت سیاسی، اخلاق زمامداران و کارگزاران، رعایت حقوق مردم و اجتناب از ستم را شامل می شود.

همان طور که قبلاً گفته شد، تمام اندیشه های امام علی از قرآن و سنّت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم اقتباس شده است. این مسأله در بحث فعلی اهمیت بسیار دارد، زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فلسفه بعثت خود را اتمام مکارم اخلاقی می داند و می فرماید: «برای تکمیل فضیلت های اخلاقی مبعوث شدم.»2

این روایت، بیانگر اهمیّت اخلاق از دیدگاه اسلام است. در اسلام قرب الهی غایت اخلاق است و موجب سعادت و کمال فردی می شود. بنابراین «فرامین الهی» مبنای اخلاق و «قرب الهی» غایت اخلاق می باشد. در این راستا، سیاست اخلاقی هم زمینه لازم را برای سعادت جمعی فراهم می نماید.

سیاست اخلاقی از دیدگاه امام علی علیه السلام وجوه و مبانی مختلفی دارا می باشد که به بررسی آنها می پردازیم:

بی تردید یکی از مهم ترین اهداف حضرت علی علیه السلام ، خلق تصویری اخلاقی از سیاست بود که از لحاظ نظری و عملی برای تحقق آن مجاهده کرد. در این مقاله تلاش خواهد شد تا مبانی فکری و وجوه مختلف «اخلاق سیاسی» از دیدگاه امام علی علیه السلام مورد تبیین واقع شود.

الف) مبانی فکری حضرت علی علیه السلام درباره اخلاق سیاسی

به طور کلی دیدگاههای امام، کاملاً جنبه درون دینی دارد و از قرآن و سنّت پیامبراکرم گرفته شده است. باید گفت که تأثیر تربیتهای پیامبراکرم بود که شخصیتی این گونه از حضرت علی علیه السلام خلق کرده بود و خود ایشان بارها به این مسأله و نقش تربیتی پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم در شکل گیری شخصیت خود، تأکید کرده است:

«شما می دانید مرا نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم چه رتبت است و خویشاوندیم با او در چه نسبت است. آنگاه که کودک بودم، مرا در کنار خود نهاد و در سینه خویشم جاداد... و من در پی او بودم در سفر و حضر ـ چنان که شتر بچه در پی مادرـ در هر روز برای من از اخلاق خود نشانه ای بر پا می داشت و مرا به پیروی آن می گماشت.»1

در واقع شخصیتی که اسلام و حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم از امام علی علیه السلام پدید آورد، شخصیتی کاملاً اخلاقی بود که جز حقیقت به هیچ چیز نمی اندیشید. از سوی دیگر اندیشه های امیرمؤمنان علیه السلام درباره سیاست اخلاقی کاملاً اصیل است و به همین جهت در بررسی اندیشه های ایشان در این زمینه به هیچ اندیشه سیاسی کهن و نو نیازمند نیستیم.

ب) وجوه مهمّ اندیشه امام علی علیه السلام درباره سیاست و اخلاق

مراد از سیاست اخلاقی، اخلاقی کردن سیاست در روش و هدف است. روش سیاسی عناصری چون راه رسیدن به قدرت، روش حکومت، ساخت سیاسی، اخلاق زمامداران و کارگزاران، رعایت حقوق مردم و اجتناب از ستم را شامل می شود.

همان طور که قبلاً گفته شد، تمام اندیشه های امام علی از قرآن و سنّت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم اقتباس شده است. این مسأله در بحث فعلی اهمیت بسیار دارد، زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فلسفه بعثت خود را اتمام مکارم اخلاقی می داند و می فرماید: «برای تکمیل فضیلت های اخلاقی مبعوث شدم.»2

این روایت، بیانگر اهمیّت اخلاق از دیدگاه اسلام است. در اسلام قرب الهی غایت اخلاق است و موجب سعادت و کمال فردی می شود. بنابراین «فرامین الهی» مبنای اخلاق و «قرب الهی» غایت اخلاق می باشد. در این راستا، سیاست اخلاقی هم زمینه لازم را برای سعادت جمعی فراهم می نماید.

سیاست اخلاقی از دیدگاه امام علی علیه السلام وجوه و مبانی مختلفی دارا می باشد که به بررسی آنها می پردازیم:

1. حق مداری و اخلاق سیاسی

مبنای اخلاق از دیدگاه امام علی علیه السلام حق مداری و دستورهای الهی است. امام به طور کلی تابع فرمان های الهی بود و اصول اخلاقی را در زندگی فردی و سیاسی خود کاملاً رعایت می کرد. جوهر اندیشه های اخلاقی امام علی تفکیک مطلق حق و باطل و اطاعت کامل از حق است. حضرت در این باره می فرماید: «سوگند به خدایی که جز او خدایی نیست! من در جاده حق قدم بر می دارم.»3

از نظر حضرت علی علیه السلام تشخیص حق اهمیت حیاتی دارد؛ ولی پیروی از حق، مهم تر است. به همین دلیل در اندیشه امام علی علیه السلام نسبی گرایی راه ندارد و تمام مبارزاتش برای نشان دادن تفاوت حق و باطل بود. ایشان نزاع اصلی انسان ها را نزاع حق و باطل می داند و با بینشی مذهبی و الهی بزرگ ترین عامل اختلاف افراد بشر را پیروی عده ای از حق و عده ای دیگر از باطل می داند

«دو راه وجود دارد: حق و باطل، و برای هریک از آنها پیروانی است. پس اگر پیروان باطل بسیار باشد، از قدیم هم بسیار بود و جای شگفتی نیست و امر پیروان حق کم باشد، امید است که بسیار گردد.»4

بر این مبناست که امام حتی حکومت را با همین معیار از مردم می پذیرد تا بتواند جایگاه حق را ثابت کند و باطل را از میان بردارد:

«به خدا قسم! این کفش نزد من از امارت و حکومت بر شما محبوب تر است؛ مگر اینکه حقّی را ثابت گردانم یا باطلی را براندازم.»5

امام علی علیه السلام معتقد است: «اگر زمانی حق و باطل با هم آمیزند، تنها کسانی که مورد لطف خدا قرار دارند، نجات می یابند. پس اگر باطل از امتزاج و آمیختگی با حق جدا باشد با آن در بیامیزد مردم حقجو منحرف نمی شوند (زیرا مردم حق را با باطل اشتباه می گیرند و باطل را حق می پندارند) و اگر حق از پوشش باطل جدا شود و آزاد گردد، زبان بدخواهان از آن قطع می گردد، لکن قسمتی از حق و قسمتی از باطل گرفته و مخلوط می شوند. در این جاست که شیطان بر اولیای خود مسلط می شود و فریب شان می دهد، ولی نجات می یابند آنانی که مورد لطف الهی هستند و از جانب خدا نیکی به آنها شده است.»6

و از این رو کسانی که از حق پیروی می کنند، در پیشگاه خدا شایسته ترند:

«همانا برترین مردم نزد پروردگار کسی است که عمل به حق را بیش تر از باطل دوست داشته باشد، هرچند حق به او زیان رساند و اندوهگین اش کند و باطل به او سود رساند.»7

البته طبیعی است که امام علی علیه السلام به لحاظ مبانی فکری خویش از حق و باطل تعبیری درون دینی دارد و معتقد است که حق، سرچشمه الهی دارد و منشأ حقانیت هر امری، دینی و الهی است و ملاک های آن کاملاً معین و مشخص است.

حضرت علی علیه السلام بالتبع در عرصه سیاست و حکومت نیز اثبات حق و عمل به آن را وظیفه اصلی حاکم می داند. از این منظر تفکیک اخلاق از سیاست، غیر ممکن می شود و اخلاق جزئی از سیاست می گردد و سیاستی که از مدار اخلاق خارج شود، در واقع از مدار حق خارج شده است. اخلاق مداری در سیاست نتیجه حق مداری در اندیشه سیاسی است. حضرت در باره پیروی خویش از حق می فرماید:

«از آن هنگام که حق را به من نمودند، در آن، دو دل نگردیدم.»8

البته حق برای حضرت علی علیه السلام مفهومی اجتماعی هم دارد و از نظر ایشان در صحنه اجتماع، حق و باطل همواره رویاروی هم هستند و ایشان همیشه در جبهه حق قرار دارد:

«بدانید که من با دو کس می ستیزم، آنکه چیزی را خواهد که حق آن را ندارد، و آنکه حقّی را که بر گردن اوست، نگزارد.»9

2. آخرت گرایی، مبنای نگرش اخلاقی به سیاست

در نظام اخلاقی حضرت علی علیه السلام غایت نهایی «آخرت» است. هدف تمام اندیشه ها و افعال امام کسب سعادت اخروی و نزدیکی به خداست. او در این زمینه ذرّه ای کوتاه نمی آید و غایت اخروی افعال خود را هیچ گاه از نظر دور نمی دارد. در عرصه سیاسی نیز، اخلاق و سیاست امام علی علیه السلام اخلاق و سیاستی آخرت گراست و به همین دلیل در گستره اخلاق، امام هیچ گونه مصالحه ای را نمی پذیرد.

امام دنیا را تنها گذرگاه می داند؛ گذرگاهی که بیش از موقعیتش بدان پرداختن، موجب خسران است:

«دنیا! از من دور شو که مهارت بردوشت نهاده است گسسته و من از چنگالت به درجسته ام و از ریسمان هایت رسته و از لغزشگاه هایت دوری گزیده ام. کجایند مهترانی که به بازیچه های خود فریب شان دادی؟ کجایند مردمی که با زیورهایت دام فریب بر سرراهشان نهادی؟ آنها در گورها گرفتارند و در لا به لای لحدها ناپایدار.»10

براین اساس هر عملی که دنیا و اهداف و منافع دنیوی را بر آخرت و سعادت اخروی انسان ترجیح دهد، مردود است. هیچ هدف عالی دنیوی انسان را مجاز نمی کند به آنچه موجب کیفر اخروی است، نزدیک گردد. این دیدگاه در نگاه امام به «سعادت» ریشه دارد که عنصر اصلی اندیشه سیاسی ایشان است. در نتیجه هر عملی که به سعادت اخروی انسان منجر شود، پسندیده و هر عملی که به زیان اخروی اش انجامد، ناپسند است. این مسأله در تمام حوزه های زندگی سیاسی، اجتماعی و فردی انسان حاکم است. پس نمی توان در سیاست براساس مشی غیر اخلاقی عمل کرد؛ زیرا موجب کیفر اخروی می شود.

البته تأکید بر این مسأله، به معنای بی توجهی به دنیا در اندیشه امام علی علیه السلام نیست. از دید ایشان غایت زندگی، سعادت اخروی است و اعمال دنیوی تا جایی ارزشمندند که بتوانند انسان را بدین هدف رهنمون شوند و چنانکه بین منافع دنیوی و غایت اصلی، تعارض ایجاد شود، بی تردید قرب الهی بر منافع دنیوی ترجیح دارد. همین برداشت موجب شده است که در نهج البلاغه مطالبی با ظاهری متعارض، در باره دنیا به چشم بخورد. در واقع، غفلت از این نوع نگاه امام به دنیا و آخرت سبب متعارض دیدن سخنان ایشان می شود. جوهر دیدگاه حضرت علی علیه السلام در باره دنیا در این عبارت نهفته است.

«این دنیا جایگاه صدق و واقع یابی است برای کسی که واقعیت آن را دریابد.»11

ولی در جای دیگر هم می گوید:

«من این دنیای فریبنده را به رویش انداخته ام. من این دنیا را به اندازه خود محاسبه کرده ام و من به این دنیا باچشمی می نگرم که شایسته آن است.»12

به هر حال آنچه می توان از نهج البلاغه استنباط کرد، این است که منظور امام کم ارزش جلوه دادن دنیا نیست. بلکه هدف ایشان تنظیم رابطه خویش با دنیا است. در این رابطه، «آخرت» غایت است و «دنیا» وسیله، و این وسیله تا زمانی که در خدمت غایت نهایی باشد، بسیار ارزشمند است، به گونه ای که حضرت آن را دار صدق می خواند. بدین سبب می فرماید:

«اگر کسی دنیا را به عنوان ابزار و وسیله بنگرد، دنیا بیدارش می کند، ولی اگر آن را هدف بداند، کورش می سازد.»13

در جای دیگر می فرماید: «آگاه باشید که دنیا پشت کرده، شتابان می رود و آخرت روی آورده، می آید.»14

البته این نگاه به معنای بی عملی در دنیا نیست بلکه ایشان انسان ها را به تلاش در همین جا فرا می خواند:

«دنیا محلّ حرکت، کوشش و عمل است و آخرت عالم حسابرسی و نتیجه گیری است.»15

امام علی علیه السلام تفاوت خود با کسانی چون: معاویه و عمروبن عاص را در توجه خویش به آخرت و غفلت آنان می داند و غافلان از آخرت نمی توانند پیرو حق باشند.

«فرق من و عمرو بن عاص در این است که یاد مرگ نمی گذارد به فکر بازی و لهو باشم و فراموشی آخرت نمی گذارد او حق را بگوید.»16

در واقع می توان به این نتیجه رسید که دنیا فی نفسه، نه مذموم است نه ممدوح. نوع نگاه و عمل انسان هاست که دنیا را مذموم یا ممدوح می کند.

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( دوشنبه 89/5/4 :: ساعت 8:3 صبح )
»» ادامه مطلب نگرش امام علی به عدالت وظلم

"الرعیه لاتصلحها الا العدل"15 اصلاح مردم، جز از طریق عدالت، میسر نیست. "العدل یصلح البریه"16 عدالت است که امور را اصلاح می‌کند. "ماعمرت البلدان بمثل العدل"17 هیچ چیز، به مانند عدالت، باعث آبادانی و سازندگی کشورها نمی‌شود.

بنابراین ظلم، نظام سیاسی مردم را فاسد کرده و سیاست‌ها و برنامه‌ها را می‌آلاید و مانع پیشرفت و سازندگی کشور می‌شود.

عدالت و توسعه

آن حضرت، در کلامی بسیار گویا، تنها راه نیل به توسعه را اتخاذ عدالت قلمداد فرموده و به کسی که برای توسعه، عدالت را پایمال کرده و از طریق ظلم، توسعه را می‌جوید، اطمینان می‌دهد که دستاوردی جز تنگنا و بن‌بست در انتظارش نیست.

"همانا عدالت، گشایش و توسعه نهفته است و هر کسی که عدالت بر او تنگ آید، ستم بر او تنگتر خواهد آمد.18

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( چهارشنبه 89/1/11 :: ساعت 9:17 صبح )


»» نگرش امام علی(ع) به عدالت و ظلم

مقدمه

در هر نظام سیاسی ارزش‌ها و ضدارزش‌ها بر مبنای اصول ایدئولوژی و مکتب مقبول در جامعه تعریف شده و همواره عملکرد نظام سیاسی چه از حیث رویکردهای نظری و چه از جهت اجرایی و عملی بر محور آن ارزیابی می‌شود.

"عدالت و ظلم" دو محور متضادند که در همه سیستم‌های سیاسی، مورد توجه خاص قرار گرفته و به فراخور منویات و مفاهیم ایدئولوژیک تعریف و تحلیل می‌شوند به گونه‌ای که عدالت عملاً مدینه فاضله‌ای است که نظام سیاسی برای نیل به آن تمام همّ و جهد نظری و عملی خود را به کار می‌بندد. پس عدالت، هدف غایی تمامی تلاش‌های فکری و اجرایی را در عرصه سیاست و حکومت تشکیل می‌دهد.

بحث عدالت و ظلم در منظر امام علی(ع) از گستردگی و عمق ویژه‌ای برخوردار است. بدیهی است که صرف توجه به نگرش امام در خصوص عدالت بدون توجه به دیدگاه آن حضرت، در مورد ظلم، ما را از غواصی در ژرفای اقیانوس اندیشه سیاسی امام، باز داشته و تنها شعا‌ع‌هایی از خورشید اندیشه حضرت را بر ما فرو می‌تابد. از این رو این مقاله، بر آن است که علاوه بر توجه به مفهوم عدالت به عنوان هدف غایی و روح و ماهیت تحقق حاکمیت سیاسی اسلام، یکی از آفات و آسیب‌های مهم نظام سیاسی را در رأی و نظر امیرالمؤمنین(ع)، مورد بررسی قرار دهد. آفتی که از منظر آن حضرت ریشه همه مفاسد و آسیب‌های نظام سیاسی است.

مطالعه در تاریخ حکومت علوی و سیاست‌هایی که آن حضرت در مقاطع مختلف به کار بسته است به خوبی نشان می‌دهد که امیرالمؤمنین(ع)، تنها آسیبی را که در مواجهه با آن هرگز تسامح و مماشات نکرد و با مبارزه دلیرانه با آن همه حوادث و ناملایمات سیاسی را به جان خرید و سرانجام جان خویش را برای آن ایثار کرد اصرار و ابرام بر رعایت عدالت بود.

بنابراین در اینجا دو مفهوم اساسی را در کلام علی(ع) پیگیری می‌کنیم: اول، عدالت؛ دوم، مفهوم ضد آن، یعنی ظلم.

ادامه مطلب...

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فیروز ( چهارشنبه 89/1/11 :: ساعت 9:16 صبح )


   1   2      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

زمینه‏هاى تاریخى حادثه غدیر
خلاصه‏اى از واقعه غدیر
در اندیشه سعادت
در انتظار شهادت
شب قدر
قسمت 3 - اخلاق سیاسی از دیدگاه علی (ع)
قسمت 2 - اخلاق سیاسی از دیدگاه علی (ع)
اخلاق سیاسی از دیدگاه امام علی (ع)
ادامه مطلب نگرش امام علی به عدالت وظلم
نگرش امام علی(ع) به عدالت و ظلم
ادامه شهادت امام علی (ع)
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 3
>> بازدید دیروز: 9
>> مجموع بازدیدها: 41128
» درباره من

عاشقان علی(ع)
فیروز
همه چیز در مورد علی (ع)

» پیوندهای روزانه

انتخاب [163]
منادی [275]
[آرشیو(2)]

» آرشیو مطالب
پاییز 1386
تابستان 1386
زمستان 1385
پاییز 1385
مهر 86

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان



» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب